آثار چرخش های تربیتی انقلاب اسلامی بعد از سلطه طاغوت
«« از وهم گرایی به عقل مداری- از مادیگرایی به انسان گرایی- از هبوط به تکامل- از جهل به علم»»
((مباحث تکمیلی سند تحول بنیادین))
{{ کمال اسلام ناب محمدی در قالب دستاوردهای انقلاب اسلامی}}
1- از نهادی آموزشی به نهادی فرهنگی – اجتماعی و مولد سرمایه انسانی
((5 هزار معلم شهید و 36 هزار دانش آموز شهید))
2- از کنترل بیرونی و ایجاد محدویت به خویشتن بانی ( تقوا) ارزش مداری عقلانی و مسئولیت پذیری
((تربیت دانش آموزانی همچون حسین فهمیده و محسن حججی ها))
3- از انحصارگرایی در تربیت به مشارکت و مسئولیت پذیری ارکان و عوامل سهیم و موثر.
(( همکاری حوزه های علمیه - مساجد – بسیج – مراکز فرهنگی))
4- از یکسان نگری و تولید انبوه به پذیرش تنوع و تکثر در چارچوب نظام معیار اسلامی.
(( همکاری با متبکرین علوم انسانی وکشورهای جهان ))
5- از نگاه تجزیه ایی و تفکیکی به نگاه یکپارچه نگر و تلفیقی به هویت انسان در تمام ابعاد و ساحت های تربیت
(( تربیت دانشمندان نانو – بایو- هسته ایی – سلولی - و.....))
6- از دانش آموز منفعل در کلاس درس به متربی عالی در محیط های تربیتی
(( تربیت دانش آموزان جهادی در خدمت قشر محروم جامعه))
7- از روش های خشک فردی و انعطاف پذیر به روش های خلاق گروهی
(( تربیت استعدادهای روستایی و مناطق محروم))
10- از رقابت های فردی تنش زا به رفاقت های جمعی و تعالی بخش
(( برگزرای همایش های بین المللی رفتار های اجتماعی و معنوی قرآن و عترت))
11- از انباشت اطلاعات و حافظه محوری به کسب شایستگی های تمام ساحت های تربیتی
(( ایجاد کلاس های درس در آغوش طبیعت))
12- از سازگاری با شرایط محیطی به هویت یابی و مقاومت در برابر شرایط نامساعد و تغییر آنها
(( ایجاد هسته های مقاومت در میان دانش آموزان )) (مبانی سند-ص 416)
««مباحث تکمیلی سند تحول»»
ه-(( مبانی دین شناسی – philosophy of religion))
1-5-1دين حقيقت واحدي است كه از سوی خدا برای هدايت بشر به سوی سعادت حقيقی وجاويد فرستاده شده است و شرايع توحيدي مصاديق متكامل آن محسوب مي شوند؛ خاستگاه ومقصد دين حق (=اسلام)، فطرت انسان و شکوفائی آن است. دينِ حق مجموعه ای از اعتقادات و قوانين وارزش های متناسب با آن هاست که از سوی خدای حکيم برای راهنمايی انسان ها به سوی کمال شايستة ايشان توسط پيامبران الهی فرو فرستاده شده است. باور به خداوند يگانه، معاد و نبوت، هستةاعتقادي مشترك همةاديان توحيدي(شرايع ابراهيمي) می باشد؛همچنان که لزوم عبادت و اطاعت خداوند، رعايت تقو اي الهي و پاسداشت اصول و ارزش هاي اخلاقي و انساني نيز در همة آن ها مورد تأكيد است. البته، دينِ حق )به معناي اخص( در دوران حاضر همانا اسلام به معناي خاص آن است كه بر پيامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (صلی الله عليه واله وسلم) توسط جبرئيل امين نازل شده و با دو خصوصيت جهاني بودن و جاودانگي، خاتم همة شرايع توحيدي به شمار مي آيد وآموزه های آن در تلائم کامل با سنن جاويد آفرينش، فطرت پاک آدمی و احکام عقل سليم است . لذا بيان دين اسلام در مورد حقايق اعتقادي، اصول اخلاقي و قوانين كلي زندگي آدمي تمام و كامل است و اعتبار و صحت آن به وقت و مخاطب معيني محدود نيست.(مبانی سند ص-107) (( برنامه جهان طبیعت در تقابل با برنامه ریزی جهان بشریت ))
3-(معرفت شناختی -epistemology)
{{ دستاوردهای تغییر دهنده انقلاب اسلامی را در قالب دین جلوه داد ن }}
1-3-1 انسان نسبت به شناخت هستي و درك موقعيت خود وديگران در هستي توانايي دارد.
همچنان که وجود واقعياتی خارج از ذهن، برای هر انسان امری بديهي و ترديد ناپذير است، امكان شناخت اين واقعيات) دست يابي و شكل گيري دانش) نيز امری است بديهی كه جاي انكار و يا حتي ترديد ندارد . به بيان ديگر، جهان هستي قابل شناسايي است و انسان توانايي شناخت آن را دارد. خداوند اين توانايي را به انسان عطا كرده است.دعوت به شناخت ابعاد و مراتب مختلف هستي و اشاره به پديده هاي آفاقي و انفسي در قرآن، نشان از قدرت بشر براي شناخت دارد. هم چنين، اشارة قرآن به تعليم بشر توسط خدا، دلالت برفعليت يافتن اين امكان داردکه همين علم انسان زمينة انتخابگري و مسئوليت و كرامت آدمي است و در نتيجه سجود فرشتگان . را در برابر او فراهم آورده است.(مبانی سند ص-78)
تناسب کتب درسی:
1- کتب درسی در قبل انقلاب اسلامی هیچ تناسبی با نیازهای جامعه و واقعیتهای اجتماعی نداشت، در حقیقت ارتباط و اعتبار بخشی مناسبی بین کتب درسی و مقاطع تحصیلی وجود نداشت.
هویت دینی و ایرانی :
2- موضوع خودباوری و ایده ما می تواینم، اصالت و هویت دینی و اسلامی در کتابهای درسی دیده نمیشد در کتابهای دینی، تنها محتویات دین مالی می شد.
فضاهای آموزشی:
3- مردم بسیاری از مناطق کشور مخصوصاً مناطق کمتر برخوردار، کمتر توسعهیافته و روستایی از امکانات و فضاهای آموزشی برخوردار نبودند و همین امر باعث میشد فرصتهای تحصیلی برای دانشآموزان فراهم نشود؛ این موضوع مادر بیسوادی یا کمسوادی دانشآموزان خصوصا دختر میشد.اگر هم در روستاها مدرسهای وجود داشت، از طریق نیروهای سپاه دانش هزار مشکل به دانشآموزان تدریس میشد که تجربه آموزشی کافی نداشتند و در حقیقت تنها دانشآموزان را سرگرم نموده و استعداد آنان را به آتش می کشیدند.
محتوای آموزشی:
4- محتوای آموزشی نیز برگرفته از الگوهای سایر کشورها مانند فرانسه و امریکا در حقیقت بیشتر وارداتی بود که نظام تعلیم و تربیت و مقاطع تحصیلی نیز به همان شکل که آنان می خواستند مشخص میشد، یعنی با موضوعات مرتبط با واقعیتهای فرهنگی کشور سکولار بسته بندی می شدکه با هویت ملی و دینی ما فاصله زیادی داشت، و به همین دلیل دانشآموزان نمیتوانستند آنطور که باید و شاید مفاهیم و محتوا را خصوصا هویت دینی و ایرانی را درک و هضم کنند، به همین جهت بیگانه پرستی در امور مختلف خصوصا اقتصاد و سبک زندگی محسوس و مشهود بود.
ضعف پایه های تحصیلی:
5- ضعف در پایه های تحصیلی قبل از انقلاب اسلامی بسیاری از دانشآموزان را وادار به ترک تحصیل می نمود که همین موضوع باعث افت تحصیلی در سطح کشور می گردید، زیرا بسیاری از دانش آموزان قادر به ادامه تحصیل نبودند و معمولاً این دانشآموزان تا مقطع ابتدایی و نهایتاً راهنمایی، با افت و خیز هایی تحصیل میکردند؛ تنها تعدادی از دانشآموزان در مراکز استانها ادامه تحصیل میدادند که نشان میداد امکانات آموزشی در همه مناطق کشور بصورت فراگیر فراهم نمی گردید.
نگرانی خانواده های متدین:
6- بسیاری از خانوادههای مذهبی بهدلیل نوع نگاه تحقیر آمیز که نسبت به مسئله حجاب و عفاف و فرهنگ اسلامی و دینی وجود داشت، نگران بودند که اگر دخترانشان را به مدرسه بفرستند چه آینده ایی خواهند داشت چراکه بسیاری از معلمان نیز این مسائل را رعایت نمیکردند و حتی برخی از آنها دانشآموزان را مجبور به برداشتن حجاب و تقلید از الگوهای غربی میکردند.
فرصت های آموزشی:
7 - فرصتهای تحصیلی برای عموم مردم فراهم نبود و بسیاری از دانشآموزان ادامه تحصیل نمیدادند چرا که دسترسی به مدرسه بسیار سخت بود یا اصلا وجود نداشت، ساکنان بسیاری از روستاها بهدلیل نبود امکانات و فضاهای آموزشی بی رویه به شهرها مهاجرت میکردند تا شاید فرزندانشان را به یک مدرسه ایی بفرستند.
بهداشت عمومی:
8- دانشآموزان قبل از انقلاب اسلامی از امکانات اولیه بهداشتی محروم بودند و مربی بهداشت در مدارس وجود نداشت همین امر باعث میشد سلامت دانشآموزان در خطر باشد و بسیاری از آنها به بیماری های واگیردار مانند کچلی و غیره گرفتار شوند.
دانش آموزان معلول:
9- قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، برای تحصیل دانشآموزانی که معلولیت جسمی یا ذهنی داشتند اهمیتی قائل نمی شدند ، مدرسهای بهصورت تفکیکشده و مجزا وجود نداشت و فقط در برخی مناطق کشور مثل تهران و مراکز استانها کم و بیش مدارسی مخصوص این دانشآموزان وجود داشت ولی در شهرهای کوچک و مناطق روستایی اصلا چنین فضاهایی وجود نداشت و به همین دلیل این دانشآموزان از تحصیل محروم می گرددیدند. دانشآموزان استثنایی حتی نمیتوانستند آداب اولیه را فرا بگیرند، این مشکل از جمله مسائل محسوس و مشهود قبل از پیروزی انقلاب محسوب میشد. در حال حاضر در نظام مقدس جمهوری اسلامی دانشآموزان استثنایی شناسایی میشوند و قبل از ورود به دبستان تست هوش، آزمایش و اقدامات اولیه درخصوص آنها بصورت ویژه انجام میشود تا میزان بهره هوشی آنها مشخص شده و معلوم شود که وضعیت عقبماندگی و معلولیت آنها در چه سطحی است تا این دانشآموزان دستهبندی شده و به مدارس استثنایی هدایت شوند، و خانواده های آنان احساس حقارت و ناامیدی نکنند.
انتخاب مدیران و مسئولان:
11- انتخاب مدیران آموزش و پرورش در قبل از انقلاب اسلامی براساس نگرشهای طبقاتی و برخی مسائل سیاسی بود و اکثرا سینه زن ساواک بودند
نیروی های سپاه دانش:
12- بعد از انقلاب اسلامی به جای نیروهای سپاه دانش مراکز تربیت معلم تأسیس شد، مخصوصاً با اجرای طرح شهید رجایی و شهید باهنر رویکرد دینی و ایرانی در کشور احیاء گردید.
بیسوادی عمومی:
13- قبل از انقلاب اسلامی ایران، جمعیت بالای ۶ سال در کشور ۲۷ میلیون نفر بود که ۵۲.۵ درصد افراد کشور بیسواد بودند که بالغ بر ۱۴ میلیون نفر را شامل میشد؛ همچنین ۷۰ درصد روستاییان و ۸۳ درصد زنان روستایی از حق سواد بیبهره بودند.
دیدگاه های ضد دینی:
14- بعد از انقلاب اسلامی دیدگاه های تربیتی متخصصان در انسان شناسی اسلامی و انسانی، مانند دیدگاه مقام معظم رهبری و هم چنین فرامین و دستورات امام خمینی (ره) جایگزین نظرات سکولاریسم گردید.